
چهار فرد نامتجانس که با مشکلات عادی زندگی دستوپنجه نرم میکنند، ناگهان از طریق پورتالی مرموز وارد دنیای آندرورلد میشوند؛ سرزمینی عجیب و مکعبی که با نیروی تخیل زنده است. برای بازگشت به خانه، آنها باید این دنیا را بشناسند و در سفری جادویی همراه با استیو، یک سازنده خبره و غیرمنتظره، مهارتهای لازم را فرا بگیرند.
تلما آرزو دارد یک تک شاخ پر زرق و برق باشد. سپس در لحظه ای نادر صورتی و پر زرق و برق از سرنوشت، آرزوی تلما محقق می شود. او به سرعت به یک ستاره بین المللی می رسد، اما با هزینه ای غیرمنتظره. پس از مدتی، تلما متوجه می شود که او مانند خود معمولی و بدون درخشش خود شادتر بوده است. بنابراین او شاخ خود را پایین می آورد، برق هایش را پاک می کند و به خانه برمی گردد، جایی که بهترین دوستش با در آغوش گرفتن منتظر اوست.